روزنامه سازندگی
شنبه هفدهم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد و یک خورشیدی
فریاد مشترک داستایوسکی و تولستوی:به خود آیید!
(چگونه باید در طول جنگ روسیه و اوکراین داستایوسکی و تولستوی را خواند؟)
نویسنده:آنی کوکوبوبو
مترجم:فرزام کریمی
داستایوسکی زمانی که پی برد ایوان تورگنیف نویسندهی روس در جریان اعدام یک مرد در لحظهی آخر چشم از صحنه برداشته موضع خویش را در اینباره روشن کرد: انسانی که روی زمین زندگی میکند،حق ندارد از آنچه که رخ میدهد چشم پوشی کند و آن را نادیده بگیرد،در این باره الزامات اخلاقیِ متعالی وجود دارد.زمانی که خرابههای یک سالن نمایش در ماریوپول را میبینم یا شنونده ی شرح گرسنگی مردم این شهر در نتیجه ی حملات هوایی روسها هستم در این اندیشه غرق میشوم که داستایوسکی(وی در رمان برادران کارامازوف (۱۸۸۰) به طور خاص نگاه نافذِ اخلاقیِ خویش را بر روی موضوع رنج کودکان متمرکز کرده است)اگر میدانست که ارتش روسیه سالن نمایشی را که پناهگاه کودکان است،بمباران میکند چه میگفت؟واژه ی «کودکان» با حروفی بزرگ در حیاط بیرونی این سالن نمایش نوشته شده بود تا از آسمان قابل رویت باشد.تردیدی در این مورد که چه کسی در آنجا پناه گرفته بود وجود نداشته است.ایوان کارامازوف، قهرمان اصلی براداران کارامازوف،بیش از آنکه سرگرم پذیرش مسیحیت یا عفو و آشتی باشد به مواجهه ی اخلاقی میاندیشد.ایوان در گفتگوهایش مدام از کودکان آسیبدیده سخن میگوید و دیگر شخصیتهای داستان را به اقرار درباره ی شرارتهای موجود دعوت میکند,وی با پافشاری بر مواضع خویش خواهان مجازات خاطیان است.بیتردید گلولهباران عمدیِ کودکان در ماریوپول موضوعی نیست که داستایوسکی یارای چشم پوشی از آن را میداشت آیا اگر وی میدید که شهروندان بیگناه (مرد و زن و کودک) در خیابانهای بوچا روی زمین افتادهاند هرگز میتوانست از اخلاقیات روسی دفاع کند؟با این حال......
ادامهیمطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(جار)بخوانید:
www.jaaar.com